تکرار | سورن کیرکگورد
کتاب تکرار جستاری در روانشناسی تجربی
نویسنده : زیگموند فروید
مترجم: صالح نجفی
نشر مرکز
تعداد صفحه: 176
درباره کتاب:
تکرار را کیرکگور با نام مستعار کنستانتین کنستانتینوس در سال 1843 چاپ کرد. کتاب، داستان دو شخصیت خیالی با نام های کنستانتین کنستانتینوس – متفکری انتزاع گرا و علاقهمند به فلسفه جدید- و مرد جوان بی نامی است که به تازگی از دختر محبوبش درخواست ازدواج کرده اما به یکباره احساس می کند که دلش می خواهد نامزدی را بهم بزند چراکه نظرش عوض شده و از این بابت نمی توان او را ملامت کرد چراکه قصد آغازیناش برای ازدواج با دختر همانقدر صادقانه بوده که احساس تردیدش بعد از مطرح کردن پیشنهاد ازدواج. تضاد و تعارضی میان دو شکل از صادق بودن: وفادار بودن به نامزدش، و صادق بودن در مورد احساسهای جدیدش. چه نامزدی را بهم بزند و چه ازدواج کند، به نظر می رسد که مرتکب گناه بیصداقتی خواهد شد. در میان این تنگنا، کنستانتین کنستانتینوس چارچوبی نظری می سازد تا بتواند از معنای کار دوست جوانش سر درآورد: به گفته او، تنها راه حل ممکن، جایگزینی تکرار با تذکار است. چراکه تذکار به حقیقتی متوسل می شود که از پیش وجود دارد اما از یاد رفته است در صورتی که از طریق تکرار، فرد حقیقتی را که با فاعلیت درون ذاتی خود نسبت دارد از سر می گیرد یا از نو خلق می کند و مجددا آن حقیقت را به قلمرو هستی خود میآورد. در واقع ثبات قدم در وفاداری به هیچ رو ماهیتی ایستا ندارد و همانگونه که فاعلیت درون ذاتی همواره در کار نو شدن است این تکرار تعهد خود به ارزش های سابق است که می تواند از طریق متحد کردن گذشته، حال و آینده امکان هویتی ثابت و مستدام را فراهم کند.
موقعیتی که دوست جوان کنستانتین در آن قرار گرفته به وضوح آینه ای است در برابر تجربه شخصی کیرکگور و رابطهاش با رگینه اولسن و همین شباهت نشان می دهد که کنستانتین و دوست جوانش دو شخصیت جدا از هم نیستند بلکه تجسم انسان شکلِ انواع گوناگون هستیهای انضمامی هستند که هر کدام سرگذشتی دارند، رشد می کنند و تحول می یابند و وضعیتهای مشخصی را از سر می گذرانند و به یکدیگر واکنش نشان می دهند، درست مانند شخصی که به روانکاو مراجعه کرده و توامان نقش بیمار و روانکاو را بازی می کند.
سبک نوشتن منحصر به فرد کیرکگور به اندازه محتوای نوشتههایش اهمیت دارد، به همین خاطر به تمام علاقهمندان پیشنهاد می کنیم که کتاب را با ترجمه بسیار خوب آقای صالح نجفی مطالعه کنند.
َ
دیدگاهتان را بنویسید