دنیای بزرگسالی ما و ریشه های آن در کودکی ۱۹۵۹/ نویسنده: ملانی کلاین/ مترجم:مهناز ارسلانی/ ویراستار:مانا علوی
Our Adult World and Its Roots in Infancy (1959) by M. Klein
از دیدگاه روانکاوی، توجه به رفتار فرد در محیط اجتماعی، و بررسی چگونگی رشدش از نوباوگی تا بلوغ، ضروری است. هر گروهی- کوچک یا بزرگ- شامل افرادی است که در ارتباط با یکدیگرند، بنایراین درک شخصیت، اساس درک زندگی اجتماعی است. روانکاوی نگاهی واپس نگر به رشد فردی دارد، با حرکت تدریجی به سمت نوباوگی؛ از این رو در ابتدا گرایش های اساسی در کودک را توضیح خواهم داد.
پیش از فروید جز در قالب عوامل فیزیکی، توضیحی دربارۀ نشانه های مختلف مشکلات نوباوگی ارائه نشده بود- مشکلاتی مانند حالت خشم، فقدان علاقه در محیط، نبود ظرفیت تحمل ناکامی، و بیان غمی زودگذر. تا زمانی که فروید کشف بزرگ خود را انجام داد عموماً گرایش بر این بود که کودکی را به عنوان دوره ای کاملا شاد درنظر گیرند، و آشفتگی های بسیاری که توسط کودکان ابراز می شد، جدی گرفته نمی شد. یافته های فروید به مرور زمان ما را در فهم پیچیدگی عواطف کودکان یاری کرد و نشان داد که کودکان چگونه در مقابل تعارضات جدی تاب می¬آورند. این منجر به ایجاد بینش بهتری درخصوص ذهن کودکان و ارتباط آن با فرایند روانی در بزرگسالی شد.
استفاده از تکنیک بازی در روانکاوی کودکان کم سن وسال و پیشرفت های دیگری که من در نتیجۀ کار حرفه ای ایجاد کردم، اجازه داد تا نتیجۀ جدیدی را دربارۀ مراحل ابتدایی کودکی و لایه های عمیق تر ناهوشیار به دست آورم. چنین نگرشِ واپس نگرانه ای بر اساس یکی از یافته های پایه ای فروید مبنی بر این بود که موقعیت انتقال در روانکاوی عاملی است که بیمار در ارتباط با درمانگر، موقعیت ها و هیجانات ابتدایی را بازاجرا کند. به همین دلیل است که گاهی حتی بزرگسالان، در ارتباط با درمانگر، ویژگی های خیلی کودکانه ای را تجربه می کنند مانند وابستگی شدید و نیاز به راهنمایی شدن، همراه با عدم اعتمادی که دلیل خاصی ندارد. استنباط گذشته به واسطۀ این نشانه ها بخشی از تکنیک روانکاو است. می دانیم که فروید ابتدا عقدۀ ادیپ را در بزرگسالی یافت سپس توانست آن را در بازگشت به کودکی دنبال کند.
اگر قصد مطالعه متن کامل مقاله را دارید می توانید با خرید این مقاله، فایل Pdf آن را در اختیار داشته باشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.