مقاله بیماری نرمال بودن / نوشته کریستوفر بولاس 1989/ مترجم: یاسمن همتیان/ ویراستاران: هلیا رهنمایی، عادله عزتی
Normotic illness (1989) by Christopher Bollas
زمانی که وینیکات نوشت “این درک خلاقانه است که بیش از هر چیز دیگری باعث می شود فرد احساس کند زندگی ارزش زیستن دارد” (1971b:65)، می دانست که روانکاوی بر آشفتگیهایی در ذهنیت انسان تمرکز دارد که زیستن خلاقانه را دشوار می سازند. او درحالیکه به مسیر متفاوتی از آشفتگی اشاره میکرد، قطب دیگری از بیماری را پیشنهاد کرد:
مردم ممکن است در حالی که زندگیهای رضایت بخشی دارند و یا کاری با ارزشی استثنایی انجام می دهند، اسکیزوئید و یا اسکیزوفرنیک باشند. آنها ممکن است به دلیل درک ضعیف از واقعیت، به لحاظ روانپزشکی بیمار باشند. برای توازن این موضوع باید گفت که دیگرانی هم وجود دارند که به شدت درکی عینی از واقعیت دارند که به دلیل عدم تماس با جهان ذهنی و رویکردی خلاق نسبت به واقعیت، از سوی دیگرِ طیف، بیمار تلقی می شوند. (1971b: 66–7)
من باور دارم که ما هم شاهد ظهور تأکید تازهای در بیماری شخصی هستیم و هم داریم به درک عنصری از شخصیت می پردازیم که همیشه با ما همراه بوده است. این عنصر، سائق خاصی است در حهت نرمال بودن، کسی که مشخصهاش بیحسی و حذف نهایی ذهنیت است به نفع خودی که به عنوان ابژه ای مادی در کنار دیگر محصولات ساخته دست انسان در جهان مادی ادراک میشود.
اگر قصد مطالعه متن کامل مقاله را دارید می توانید با خرید این مقاله، فایل Pdf آن را در اختیار داشته باشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.